
لطفا صبرکنید
34925
- اشتراک گذاری
استمنا نیاز انسان را به صورت واقعی برطرف نمیکند و اشباع کاذب است؛ یعنی نیاز شهوانی انسان با صرف خروج منی برآورده نمیشود؛ بلکه باید همراه با عشق، عاطفه و انس و محبت باشد. و به همین جهت کسانی که دست به این عمل میزنند در درون خود احساس نقص میکنند. و این کار چه بسا مریضیهای جسمی و روحی را به دنبال داشته باشد، ولی ازدواج چون اشباع طبیعی و واقعی نیاز شهوانی است، دارای آثار مفید و فواید زیادی است.
بر فرض که گمان کنیم که این دو مانند هم باشند و تفاوت ماهوی بین این دو وجود نداشته باشد؛ اما این دلیل نمیشود که ماهیت این دو در واقع یکی باشد. علوم تجربی و دانش بشری علیرغم تمام پیشرفتهایی که داشته، به اندازهای رشد نکرده است که به تمام مصالح و مفاسد و یا فوائد و ضررهای اینگونه امور دست یابد و خداوندی که انسان را خلق کرده است و به تمام خصوصیات و ویژگیهای او آگاهی کامل دارد، بر اساس همین ویژگیها، عملی را اگرچه در ظاهر هیچ تفاوتی با عمل دیگر ندارد، حلال و واجب و دیگری را حرام و ممنوع قرار داده است.
از نظر فقهی مسلم است که استمنا گناه و حرام است،[1] و گناه دارای ضررهایی است که به راحتی قابل جبران نیست و اگر نبود ضررهایی که از جانب گناه متوجه انسان میشود، آن عمل در شرع مقدس اسلام گناه معرفی نمیشد و حرام نمیگردید، اگرچه ممکن است بشر در دورهای به تمام آثار تخریبی گناه، علم کافی نداشته باشد، یا به علم ناقص خود افتخار کرده و گمان کند که به تمام مجهولات دست یافته است.
فلسفه حرمت استمنا
اما اینکه استمنا گناه و حرام است روایات متعددی دلالت بر آن دارند:
رسول خدا(ص) فرمود: لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا.[2]
همچنین امام صادق(ع) در این باره میفرماید: برای کسی که خودارضایی کند در قیامت عذاب دردناکی در نظر گرفته شده است.[3]
از آنحضرت در مورد حکم استمنا پرسیدند، فرمود: «مثل این است که با خودش نکاح کرده (ازدواج کرده) و اگر کسی را که چنین کاری میکند بشناسم، با او همخوراک نخواهم شد». راوی حدیث میپرسد از کجای قرآن حکم آن فهمیده میشود، فرمود: از آیهی «فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُون»؛[4] (هر کس با غیر از همسر و کنیزش شهوتش را دفع کند ایشان تجاوز کارانند). راوی پرسید گناه زنا بزرگتر است یا استمناء؟ حضرت فرمود: استمناء گناه بزرگی است».[5]
ضررهای گناه
گناه ضررهای مهمی دارد که به راحتی قابل جبران نیست. باید توجه داشت که اولا: گناهان از اعضا و جوارح به قلب سرازیر میشوند، پس گناه آسیب به قلب و دل است.
قرآن کریم در این مورد میفرماید: اعمال خلافشان چون زنگاری بر دلهایشان نشسته؛ لذا از درک حقیقت واماندهاند: «کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ».[6]
کلمهی «ران» در آیهی مذکور به معنای زنگار است. و بدترین اثر گناه، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است.[7]
امام علی(ع) میفرماید: برای دلها، بیماریای دردناکتر از گناه نیست.[8]
ثانیا: بیماری قلب مهمترین بیماری به حساب میآید؛ زیرا هیچ چیزی بعد از وجود آدمی به ارزش، کارایی، حساسیت و لطافت قلب و دل نیست. و از این بیماری به تعابیر مختلف یاد میکنند: قلب بیمار، قساوت قلب، انحراف قلب، زنگار قلب، کور شدن قلب، مهر شدن قلب، قفل شدن قلب و بالاخره از همه مهمتر مردن قلب است. وقتی ظرف وارونه شود هیچ چیز در آن قرار نمیگیرد، قلب هم در اثر گناه طوری وارونه میشود که دیگر علم و حقیقت در آن جای نمیگیرد.
تفاوت استمنا با ازدواج
اما در مورد اینکه واقعا چه فرقی بین ازدواج و استمنا وجود دارد، باید گفت: یکی از نیروهای نهفته شده در وجود انسان شهوت جنسی است که باید به طور صحیح ارضا و تأمین شود. و راه درست آن ازدواج است که اشباع طبیعی و واقعی نیاز شهوانی است، و به همین دلیل دارای آثار مفید و فواید زیادی است.
ازدواج وسیلهاى است براى آرامش و سکون، و ایجاد مهر و محبت برای زن و مرد.[9] علاوه بر این، وقتی که با ازدواج غریزهى جنسى مهار شود، و روح پراضطراب جوان اعتدال پیدا کند، حقایق زندگى را بهتر درک میکند.
اما استمنا چون برخلاف طبیعت است، نیاز انسان را به صورت واقعی برطرف نمیکند و اشباع کاذب است؛ به این دلیل که نیاز شهوانی انسان با صرف خروج منی برآورده نمیشود، بلکه باید همراه با عشق، عاطفه و انس و محبت باشد و به همین جهت کسانی که دست به این عمل میزنند در درون خود احساس نقص میکنند که چه بسا بیماریهای جسمی و روحی را به دنبال داشته باشد.
ضررهای استمنا(خودارضایی)
در اینجا به مواردی از آسیبهای این عمل ضد اخلاقی اشاره میکنیم:
الف) آسیبهای جسمانی
برخی از پزشکان دربارهی آسیبهای جسمانی استمنا معتقدند؛ این کار موجب تحریک زیاد «هیپوتالاموس» و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری و نامتناسب شدن آنها میشود، و عوارضی از جمله تورم غدد وذی، تورم کانال نطفه، تورم قسمت پایینی و عقب کانال ادرار، شل شدن عضلات تناسلی، خروج بیاختیار منی با کوچکترین حادثه، انزال زودهنگام، بیماریهای مقاربتی، و عقیم شدن را به دنبال دارد.
همچنین دیگر ضررهای استمنا عبارتاند از:1. ضعیف شدن چشم؛ 2. لاغر شدن صورت؛ 3. ضعف اعصاب؛ 4. تحلیل رفتن بدن؛ 5. سردرد و سرگیجه؛ 6. سرماخوردگی زود به زود؛ 7. کم خونی؛ 8. سست شدن زانو؛ 9. سیاه شدن دور چشم؛10. زرد شدن صورت؛ 11. ضعف و اختلالات شنوایی؛ 12. جوش صورت؛ 13. اختلال در خواب؛ 14. آزارطلبی یا خودآزاری در موارد شدید آن.
ب) آسیبهای روانی
- ضعف حافظه، حواس پرتی و ناتوانی در تمرکز فکری،
- اضطراب، دلهره و دلواپسی از ویژگیهایی است که دائماً فرد خودارضا کننده را رها نمیکند، او مرتب با خود درگیر است و نمیتواند با خود کنار آید و افکارش همیشه آشفته است و حالت وسواس و تردید دارد.
- افسردگی: از نشانههای بارز افسردگی، بیاحساسی و بیتفاوتی، بینشاطی و بیذوقی، سستی و گوشهگیری، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنری، ورزشی، مسائل معنوی و... است.
- پرخاشگری و بداخلاقی: شخصِ خودارضا نسبت به کوچکترین محرک محیطی حساس است، حوصله گفتوگو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره درمیرود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوقالعاده دارد.
- یأس از زندگی،
- از بین رفتن خلاقیتها، تواناییها و سرکوب شدن استعدادها،
- عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمی و فعالیتهای فکری،
- هوسباز و بیبند و بار شدن و اعتیاد به ارضای جنسی نامشروع،
- بیعاطفه، کمرو و خجل شدن،
- عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده داشتن،
- از بین رفتن صفای دل و بیعلاقهگی نسبت به امور معنوی، مجالس دعا، جماعات و...
- احساس گناه، عذاب وجدان،
ج) آسیب های اجتماعی
خودارضایی یک حس گریز از اجتماع پدید میآورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشهدارتر خواهد شد. فرد در گوشهای خود را منزوی و به افکار دور و دراز میپردازد. توجه به لذات شخصی، سبب سستی روابط اجتماعی میگردد و حیات جمعی را دچار مخاطره میسازد.[10]
در مورد این آسیبها (جسمانی، روانی و اجتماعی) نیز باید متذکر شویم که علوم تجربی و دانش بشری علیرغم تمام پیشرفتهایی که داشته، به اندازهای رشد نکرده است که به تمام مصالح و مفاسد و یا فوائد و ضررهای مربوط به اینگونه امور دست یابد. و آنچه که برخی از پزشکان بیان نمودند در واقع آثار احتمالی است که شاید بتوان گفت در صورت اعتیاد شدید به این عمل، پدید میآیند. و دلیل اینکه این آثار را در مورد استمنا مطرح کردند، ولی در ازدواج مطرح نکردند به نظر میرسد این باشد که استمنا خلاف طبیعت است و موجب میشود فرد قدرت کنترل و تسلط بر نفس را از دست بدهد و گرفتار اعتیاد شدید گردد، ولی ازدواج براساس طبیعت است و فرد را متعادل میکند، و در نتیجه قدرت او بیشتر میشود و کنترل و تسلط او بر نفس افزایش مییابد.
[1]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده، بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 835، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.
[2]. متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، محقق، بکری حیانی، ج 16، ص 99، بیروت، صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.
[3]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 106، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش؛ برای اطلاعات بیشتر، ر. ک: شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 20، ص 352 – 354، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[4]. مؤمنون، 7 .
[5]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 28، ص 364، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[6]. مطففین، 14.
[7]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 234، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[8]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 275، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[9]. «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ». روم، 21.
[10]. برای آگاهی بیشتر از آسیبهای استمنا، نک: مقاله: پیامدهای خودارضایی و مبارزه با آن، درگاه پاسخگویی به مسائل دینی، گروه تربیتی با همکاری حسن قدوسی زاده و شاکرین. مقاله 9/12/85.