جستجوی پیشرفته
بازدید
33349
آخرین بروزرسانی: 1391/02/14
 
کد سایت fa15411 کد بایگانی 13666 نمایه دیدن تجلیات خدا با چشم دل در مراتب سیر و سلوک
طبقه بندی موضوعی Practical|شهود قلبی
اصطلاحات چشم دل|سیر و سلوک
خلاصه پرسش
راه دیدن خدا با چشم دل چیست؟ یک فرد نوپا باید از کجا شروع کند؟
پرسش
راه دیدن خدا با چشم دل چیست؟ یک فرد نوپا باید از کجا شروع کند تا ذره ای از این طعم شیرین را بچشد؟
پاسخ اجمالی

دیدن قلبی تجلیات خدا، همان معنای صحیح از رؤیت خداوند است که درجات مختلفی دارد، هرچند مرتبه اصلی آن فقط بعد از فنای ذات سالک قابل حصول است، ولی مراتب و درجات تنزل یافته آن، در اثر دریافت های قلبی برای سالک اتفاق می افتد.

پاسخ تفصیلی

می دانیم که رؤیت پذیرفته شده در اعتقادات اسلامی و تشیع، رؤیت قلبی خدا و دیدن با حقایق ایمانی است، ولی

دیدگاه های مختلفی در کلام، فلسفه و عرفان در مورد همین نحوه از دیدن خدا مطرح است. طبیعی است که وقتی سخن بر سر رسیدن به این مقام در شهود خداوند است، باید در عرفان عملی به جست و جوی آن باشیم. نهایت چیزی که در کلام و فلسفه یا حتی عرفان نظری می توان در این مورد یافت؛ یا مربوط به جواز و عدم جواز چنین اعتقادی است، و یا مباحثی کلی و عقلی در مورد مفهوم چنین چیزی است.

آنچه از قرآن و روایات در این مورد می توان استفاده کرد؛ این است که مؤمنان بر خلاف کافران همواره امید به لقاء و دیدار خدا دارند و برخی مؤمنان در همین دنیا به لقای خدا می رسند و برخی در قیامت. در عرفان هم اصل اصیل بر این است که مؤمن محمدی (ص) باید در همین دنیا در اوج سلوک به دیدار خدا برسد، همچنان که پیامبر به این مقام رسید. برای همین نقل شده است که نماز معراج مؤمن است و می دانیم که غایت معراج، لقاء الله است.

حال سؤال این است که برای کسی که در ابتدای سلوک است، آیا راهی به این مقام وجود دارد؟ یا درجه ای از این مرتبه که باعث شود فرد طعم تجلی را بچشد و تا رسیدن به خدا سلوک کند؟

در این مورد روایتی در توحید صدوق نقل شده است که تأمل بر انگیز بوده و تفسیر های مختلفی هم از آن ارائه شده است؛ عین این روایت را در این جا نقل می کنیم:

ابو بصیر می گوید: به حضرت صادق (ع) عرض کردم، مرا خبرده از خداى عز و جل که آیا مؤمنان در روز قیامت او را مى‏بینند؟ فرمود: آرى و پیش از روز قیامت نیز او را دیده‏اند. عرض کردم در چه زمانی؟ فرمود: در هنگامى که به آنان فرمود: «أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ»؛ آیا من پروردگار شما نیستم؟ «قالُوا بَلى» گفتند آرى تو پروردگار مایى، پس حضرت ساعتى ساکت شدند، بعد از آن فرمودند: و مؤمنان در دنیا پیش از روز قیامت او را مى‏بینند!... آیا تو چنان نیستى که در همین وقت او را ببینى؟!

ابو بصیر می گوید که به آن حضرت عرض کردم: فداى تو گردم، پس من می توانم این کلام را از شما نقل کنم؟ فرمود: نه!؛ زیرا که تو هر گاه این سخن را نقل کنى، منکرى که جاهل به معناى آنچه ما می گوییم باشد، آن را انکار کرده و گمان کند که این تشبیه و کفر است. البته دیدن به دل مانند دیدن به چشم نیست، خدا برتر است از آنچه فرقه مشبهه و ملحدان او را وصف مى‏کنند. [1]

این روایت در سخنان برخی عرفا از جمله فیض کاشانی به رؤیت خدا در مقام تجلی تفسیر شده است.

اسرار این روایت و روایاتی مشابه این، به سادگی قابل حصول و بیان نیست.  با این حال می توان به سر نخ هایی در مورد بحث رؤیت قلبی خدا در عرفان عملی دست یافت و آن را به عنوان یک حقیقت عرفانی پذیرفت و باور نمود و بعد سعی در تحقق آن داشت.

رؤیت قلبی تجلیات خدا، همان معنای صحیح از دیدن خداوند است که درجات مختلفی دارد و هرچند مرتبه اصلی آن فقط بعد از فنای ذات سالک قابل حصول است که حضرت موسی (ع) طالب آن شده بود، ولی مراتب و درجات تنزل یافته آن در اثر دریافت های قلبی برای سالک اتفاق می افتد. از جمله پیامبر اسلام (ص) فرمود: هرکس مرا ببیند حق را دیده است. [2] یعنی خود دیدن جمال پیامبر به عنوان جلوه حقیقت محمدیه در بیداری یا در رؤیا و مکاشفه مرتبه ای از خدا بینی در آینه آیات الاهی محسوب می شود. این جمال در جمال ائمه (ع) نیز قابل رؤیت است که سکوی پرش به لقاء الله است و از همین روی فرموده اند: نظر بر وجه علی (ع) عبادت است. [3]

مکتب عشق در عرفان اسلامی همان مکتب رویت خدا در تجلیات است و دیوان حافظ و مولانا و عطار و ... مشحون از راز و رمز این مکتب است که برای فرهنگ ایرانی شناخته شده است.

به قول فیض کاشانی -در توضیح روایت ابو بصیر- تجلی خدا را همه می بینند، اما تفاوت انسان ها در شناختن و باور کردن آن است. در این جا بخشی از سخنان فیض کاشانی را از کتاب «کلمات مکنونه» نقل می کنیم:

«هر چند به کنه حقیقت راهی نیست؛ چرا که محیط بر همه چیز است و محاط بر چیزی نمی تواند باشد، اما به اعتبار تجلی در مظاهر اسماء، در هر موجودی وجهی دارد و در هر مرآتی جلوه ای می نماید. همچنان که در قرآن می فرماید: به هرجا که رو کنید روی خدا است. [4] و در روایت می فرماید: حتی اگر بر پائین ترین طبقه زمین هم فرود آئید بر خدا فرود آمده اید. بنابراین به این اعتبار رؤیت و معرفت امکان پذیر است، بلکه این تجلی همه را هست، لکن خواص می دانند که چه می بینند؛ لذا می گویند: در هر چیزی که نگریستم قبل و بعد و همراه آن خدا را دیدم، ولی عوام نمی دانند که چه می بینند. همچنان که در قرآن می فرماید: بدان که آنان نسبت به دیدار رب خود در تردیدند! [حال آن که] خداوند بر همه چیز احاطه دارد. [5]

گفتم به کام وصلت خواهم رسید روزی؟

گفتا که خوب بنگر شاید رسیده باشی!». [6]

برای دریافت تجلیات الاهی دستور العمل کلی در عرفان، تصفیه قلب از کدورات کفر و نفاق و شرک به خداوند است، همچنان که قلب سلیم قلبی است که خالی از غیر خدا باشد و تنها خدا در آن حضور داشته باشد. این حضور خدا به معنای شهود تجلی خدا در قلب خویشتن و یقین به این تجلی است. چنین مقامی قابل حصول است و طریق رسیدن به آن هم گذشتن از خویشتن و محبوب های خویش است و عرفان عملی به معنای واقعی کلمه هدفی جز این ندارد.

در حیات روزمره عملاً فقط عده کمی از انسان ها عزم چنین کاری را داشته اند. با این حال این راهی است که پیش روی همه انسان ها قرار دارد و در روز قیامت با آن مواجه خواهند شد:

«قَدْ خَسِرَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا یا حَسْرَتَنا عَلى‏ ما فَرَّطْنا فیها»؛ [7] آنان که لقاى خدا را تکذیب کردند، البتّه زیانکار شدند، پس آن گاه که ساعت قیامت ناگهان فرا رسد گویند واى بر ما که سعادت این روز خود را از دست دادیم‏.

نمایه مرتبط:

قلب سلیم، 14780 (سایت: 14505) .



[1] صدوق، التوحید، ص 117، باب ما جاء فی الرؤیة، ح 20، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1357.

[2] « و صاحب هذا المقام هو الموسوم بالخلیفة الأعظم و قطب الاقطاب و الإنسان الکبیر و آدم الحقیقىّ، المعبّر عنه بالقلم الأعلى، و العقل الاوّل، و الروح الأعظم، و أمثال ذلک.و الیه أشار النبىّ- صلّى الله علیه و آله و سلّم «خلق الله آدم على صورته». و کذلک «من رآنی فقد رأى الحقّ». آملی، سید حیدر، جامع الاسرار، ص 380. انتشارات علمی و فرهنگی.

[3] شیخ طوسی، الامالی، ص 350، دار الثقافة، قم.

[4] بقره، 115.

[5] فصلت، 54.

[6] فیض کاشانی، محسن، الکلمات المکنونه فی علوم اهل الحکمة و المعرفة، ص 4و5، بی تا، بی جا (همراه با تلخیص و تصرف).

[7] الاعراف ، 31.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟
    19920 تفسیر 1393/12/26
    قرآن کریم سرشار از آیات مژده و امید است. اما در این‌که کدام‌یک از آیاتش امید بیشتری به مؤمنان می‌دهد، سخن پیشوایان دین در این زمینه متفاوت است که شاید این تفاوت، ناظر به جنبه‌های مختلف امیدبخشی‌ باشد: ۱. ابوحمزه ثمالی می‌گوید؛ از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38930 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • منظور از مباحات عامه، اباحه تملک و اباحه انتفاع چیست؟
    19535 General Terms 1393/04/17
    مباح بودن به معنای حلال بودن است. اموالى که متعلق حق هیچ‌کس نیست، در فقه از آنها با عنوان «مباحات عامّه» یا «مشترکات و منافع عامّه» تعبیر شده است. چیزهایى که شارع آنها را براى همه مشترک یا مباح قرار داده است، دو قسم است: 1. ...
  • هجوم‌آورندگان به خانه حضرت فاطمه(س) چند نفر بودند و چه افراد سرشناسی در میان آنان حضور داشتند؟
    31035 تاریخ 1394/07/14
    بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع حدیثی و تاریخی؛ به صورت پراکنده در نقل‌های مختلفی که درباره این بی‌حرمتی نقل شده است، نام تعدادی از افراد که به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم آورده، یا دستور هجوم دادند وجود دارد. البته مشخص نیست که تعداد دقیق آنان چند نفر ...
  • گزارش‌های تاریخی موجود پیرامون شخصیت حر بن یزید ریاحی که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را ارائه کنید؟
    33792 تاريخ بزرگان 1394/07/21
    یکی از افرادی که نامش در میان شهدای کربلا و یاران امام حسین(ع) جاودانه ماند، و مُهر شهادت وی در درگاه الهی ثبت شد، «حُرّ بن یزید ریاحی» است.نسب حر بن یزیدنسب حر را چنین ذکر کرده‌اند: «حر بن یزید بن ناجیة بن قَعنَب،
  • حدیث حارث همدانی در مورد حاضر شدن امام علی(ع) بر بالین محتضر را چگونه ارزیابی می¬کنید؟
    26219 درایه الحدیث 1392/04/27
    حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    23986 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • فرق بین «صراحت» و «ظهور» چیست؟
    15284 مبانی فقهی و اصولی 1390/12/22
    دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده، گاهی آن قدر صریح است که احتمال خلاف در آن منتفی است. در این جا می گویند عبارت نص و صریح است، اما گاهی دلالت یک عبارت بر قصد گوینده صریح نیست، بلکه معانی متعدد از آن محتمل است، ولی در ...
  • آیا کلمه «حضرت» در روایات نیز به کار برده شده است؟
    14525 لغت شناسی 1394/01/22
    کلمه «حضرت» در لغت به معنای «حضور» و «نزد» می‌باشد.[1] این کلمه در عربی به صورت «حضرة» نوشته می‌شود. مثلاً وقتی می‌گوییم: «حضرت امام صادق(ع)» در روایات نیز به کار برده شده است که فارسی زبانان به عنوان احترام و ادب قبل از اسامی ...
  • افطاری دادن در کدام روز برابر مهمان کردن صد هزار پیامبر، امام و شهید است؟
    23611 حدیث 1392/10/28
    اطعام نمودن و غذا دادن به برادران دینی از کارهایی است که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و برای آن اجر و پاداش فراوانی قرار داده شده است. اما متن موجود در پرسش، تلفیق و خلط دو روایتی است که هر کدام دارای خاستگاه مخصوص به خود ...

پربازدیدترین ها