لطفا صبرکنید
37049
- اشتراک گذاری
پرهیز از محرمات شرعی و انجام وظایف دینی و اخلاقی در قبال خود و خدا و مردم بالاترین ریاضت است، و انجام اعمال سخت و طاقت فرسا به صورت هدفمند و برنامه ریزی شده که سبب حصول قدرت های ماوراء الطبیعه می شود، هیچ جایگاهی در تعالیم اسلامی ندارد. آنچه در اسلام و عرفان اسلامی اهمیت دارد، اهتمام هرچه تمام تر به بندگی خدا، تقوا، ورع و رعایت ادب حضور است که همگی این امور با نیت تقرب الی الله انجام می گیرد، ولی حصول مکاشفات و کرامات در عرفان اسلامی امری تبعی محسوب می شود، نه یک هدف ذاتی.
ریاضت در اصل به معنای تمرین و ورزیده شدن در یک کار است.[1] معنای اصطلاحی آن که در برخی از عرفان ها اهمیت یافته،[2] انجام اعمال سخت و طاقت فرسا به صورت هدفمند و برنامه ریزی شده است که سبب حصول قدرت های ماوراء الطبیعه در انسان می شود. بنابر این، اگر بر فرض کسی به دلیل شوق یا حزن زیاد و به طور ناخواسته ای مثلاً میل به غذا نداشته باشد و مستغرق در جذبه الاهی باشد، این مقوله از تعریف ریاضت اختیاری خارج است.
می دانیم که قدرت طلبی، چه مادی، ذهنی و یا روحی در اسلام هدف نیست و اگر هدف باشد، شرک به خدا است و گاه می تواند عین کفر باشد.[3] هرچند مخالفت با هوای نفس و بازداشتن نفس از تمایلات پست، به خودی خود ارزش محسوب می شود. ولی تذکر این نکته هم ضروری است که شیطان به قدری فریبکار است که حتی کسانی که چنین قصدی داشته باشند را هم به گونه دیگری فریب می دهد. مثلاً عشق به قدرت های روحی یا عجب و خود برتر بینی را دام راه این افراد قرار می دهد.
بنابراین، به غیر از طریق توحید و اخلاص، نمی توان از شیطان رهایی داشت. و شریعت همان آداب و احکام اخلاص و توحید است و اطاعت از رسول و امام که اجازه فریبکاری را به نفس انسان نمی دهد. از همین روی در اسلام ریاضت های غیر شرعی تأیید نشده و بدعت شمرده شده است؛ چرا که اسلام دین معرفت و عشق است، نه کهانت و علم الروح و ... .
پرهیز از محرمات و انجام وظایف شرعی و اخلاقی، در قبال خود و خدا و مردم، بالاترین ریاضت است که معمولاً خوش آیند طبع سرکش انسان نیست؛ چرا که انسان یا می خواهد دنبال هوس های مادی باشد و یا هوس های روحی و انکار بشریت و مادیت وجود که خود این امر هم به نوع دیگری کفر و برتری جویی محسوب می شود و عاقبتی جز رسوایی ندارد.
در قرآن کریم به این بحث تحت عنوان رهبانیت اشاره شده، و به تعبیر قرآن رهبانیت در مسیحیت یک بدعت بود که اکثراً به فسق انجامید؛[4] یعنی انکار مادیت و غرایز آدمی از طریق رهبانیت و به قصد عارف شدن و ... نه تنها باعث تزکیه نفس نمی شود، بلکه در نهایت به فسق و فجور می انجامد. همچنان که همواره در تاریخ شاهد بوده ایم که هر اندازه مادیت وجود انسان انکار شده برعکس اسارت بیشتری در همین جنبه های مادی رخ داده است.
اما ریاضت شرعی چیزی نیست جز اهتمام بیشتر به بندگی خدا و تقوا و ورع و رعایت ادب حضور که همگی اینها باید با قصد تقرب الی الله باشد.
در زیر به برخی روایات در مورد ریاضت و رهبانیت اشاره می کنیم که به دیدگاه خاص اسلام در این مسئله اشاره دارد:
1. رسول اکرم (ص): رهبانیت امت من جهاد در راه خداست.[5]
2. رسول اکرم (ص): رهبانیت امت من هجرت، جهاد، نماز، روزه، حج و عمره است.[6]
3. امام صادق (ع): آنچه در ریاضت نفس باید رعایت شود این است که مبادا چیزی را بخوری که بدان اشتها نداری؛ چراکه ایجاد حماقت و نادانی می کند. و مخور مگر هنگام گرسنگی و چون خواستی چیزی بخوری از حلال بخور و نام خدا را ببر و به یاد آور حدیث رسو ل الله (ص) را که فرمود: آدمی ظرفی بدتر از شکمش را پر نکرده است. پس اگر چیزی خوردی یک سوم برای غذا و یک سوم برای نوشیدنی و یک سوم برای تنفس اختصاص ده.[7]
4. علی (ع): شریعت ریاضت نفس است.[8]
5. علی (ع): آفت ریاضت غلبه عادت است[9]
6. علی (ع): برای عاقل در هر عملی ریاضتی است.[10]
7. علی (ع): اصل ریاضت، آموختن حکمت و چیره شدن بر عادت است.[11]
8. علی (ع): ریاضت جز در نفسی هشیار و بیدار سودی نمی بخشد.[12]
[1] «ارْتَاضَ-ارْتِیَاضاً [روض] المهرُ: کره اسب رام شد، «ارتاضتِ ألقَوافی الصّعبة لِلشّاعِر»؛ قافیههاى سخت براى آن شاعر آسان شد»، فرهنگ ابجدی، ص 39.
[2] برخی طریقت ها و فرقه های هندی.
[3] «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ»، القصص، 83.
[4] «وَ رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعایَتِها فَآتَیْنَا الَّذینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ»، الحدید، 27.
[5] «إِنَّمَا رَهْبَانِیَّةُ أُمَّتِی الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّه»، مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 8، ص 170، موسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
[6] «یَا ابْنَ أُمِّ عَبْدٍ أَ تَدْرِی مَا رَهْبَانِیَّةُ أُمَّتِی قُلْتُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ الْهِجْرَةُ وَ الْجِهَادُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ»، همان، ج 14، ص 277.
[7] «أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیَاضَةِ فَإِیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الْحِمَاقَةَ وَ الْبُلْهَ وَ لَا تَأْکُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللَّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ ص مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ وَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِه»، همان، ج 1، ص 226.
[8] «الشریعة ریاضة النفس»، آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص 238، دفتر تبلیغات، قم، 1366ش.
[9] «آفة الریاضة غلبة العادة»، همان، ص 238.
[10] «للعاقل فی کل عمل ارتیاض»، همان، ص 238.
[11]«لقاح الریاضة دراسة الحکمة و غلبة العادة»، همان، ص 238.
[12] «لا تنجع الریاضة إلا فی نفس یقظة»، همان، ص 238.