جستجوی پیشرفته
بازدید
46723
آخرین بروزرسانی: 1399/07/19
خلاصه پرسش
چه عواملی انسان را از یاد خدا غافل می‌کنند؟
پرسش
چرا برخی از انسان‌ها از یاد خدا غافل‌اند؟
پاسخ اجمالی
یکی از موضوعاتی که در علم اخلاق از آن بحث می‌شود، موضوع «غفلت» است. علمای اخلاق، در آثار و تألیفات خود مباحث مبسوطی را در این زمینه مطرح کرده‌اند. یکی از سر فصل‌هایی را که در این رابطه به بحث گذاشته‌اند، اسباب و عوامل غفلت‌زا در انسان است.
 غفلت چنان‌که در تعریف آن گفته‌اند؛ رفتن چیزی از ذهن، بعد از توجّه به آن است: «الْغَفْلَةُ السَّهْوُ عَنِ الشَّیْ‏ءِ».[1]
غفلت عبارت است از این‌که پرده‌ای بر فکر و قلب انسان بیفتد که او از یک واقعیت و حقیقتی دور بماند. قرآن کریم، در این باره می‌فرماید: «برخی از انسان‌ها ‌با آن‌که دل دارند ولی نمی‌‌فهمند، چشم دارند، اما بینایی ندارند، گوش دارند، ولی با آن نمی‌شنوند، آنها همان کسانی هستند که غافل‌اند»![2]
منظور از غفلت در این‌جا می‌تواند اعم از غفلت از خدا، غفلت از آیات خدا، یا غفلت از آخرت، باشد. یا به تعبیر دیگر، غفلت از هر آنچه که انسان را، به سوی کمال می‌‌برد: «وَإِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ»؛[3] بسیاری از مردم از آیات و نشانه‌های ما غافل‌اند.
با این مقدمه باید گفت؛ مهم‌ترین عوامل ایجاد کننده غفلت که در آیات و روایات بدان‌ها اشاره شده، از این قرار است.
1. دنیاگرایی: قرآن کریم یکی از عوامل غفلت را دنیاگرایی و توجه افراطی به دنیا می‌داند و در این باره می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُون»؛[4] آنها که ایمان به ملاقات ما (و روز رستاخیز) ندارند، و به زندگى دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافل‌اند.
امام باقر(ع) خطاب به جابر می‌فرماید: «یَا جَابِرُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یَنْبَغِی لَهُ أَنْ یَرْکَنَ وَ یَطْمَئِنَّ إِلَى زَهْرَةِ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ اعْلَمْ أَنَّ أَبْنَاءَ الدُّنْیَا هُمْ أَهْلُ غَفْلَة»؛[5] جابر! شایسته نیست انسان با ایمان متکى و دلگرم به زرق و برق این زندگى باشد، بدان‌که فرزندان (و دلباختگان) دنیا اهل غفلت‌اند.‏
2. تسلط شیطان: یکی دیگر از عوامل غفلت، سلطه و غلبه شیطان بر انسان است: «اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ...»؛[6] شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برد.
یکی از کارهای شیطان این است که یاد خدا را از ذهن انسان برده و انسان را دچار غفلت کند.
3. هوا پرستى: خداوند متعال در رابطه هواپرستی و غفلت می‌‌فرماید:
«وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطا»؛[7] و از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همان‌ها که از هواى نفس پیروى کردند، و کارهایشان افراطى است.
4. آرزوهای دراز: از دیگر عوامل «غفلت» آمال و آرزوهای دراز است؛ چرا که آرزوهای دور و دراز تمام فکر و اندیشه انسان را به خود مشغول ساخته و از دیگر کارها غافل می‌‌‌‌سازد. امام علی(ع) در این باره می‌‌فرماید: «إِنَّ الْأَمَلَ یُسْهِی الْقَلْبَ وَ یُکْذِبُ الْوَعْدَ وَ یُکْثِرُ الْغَفْلَة»؛[8] بدانید آرزو دل را به فراموشی می‌کشاند، وعده‌ها را دروغ جلوه می‌دهد و غفلت را زیاد می‌کند.
5. سطحى‌‏‌نگرى‏: تعالیم دینی، سطحى‌‏نگرى نسبت به زندگی دنیا را یکی از اسباب و عوامل غفلت می‌داند: «یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ»؛[9] آنها فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مى‌‌‏دانند، و از آخرت (و پایان کار) غافل‌اند.
مظاهر دنیا، از یک نگاه مى‌‌توانند اسباب غفلت باشند و از نگاه دیگر مى‌‌توانند موجبات تکامل انسان را فراهم آورند؛ و این بستگى به نوع برخورد ما با دنیا دارد. اگر انسان از قبل زمینه‌هایى را در خود به وجود آورده باشد، با هر مظهرى از مظاهر دنیایى که روبرو مى‌‌شود آن‌را نعمت خدا مى‌‌بیند؛ از این‌رو با دیدن آن نه تنها غافل نمى‌‌شود که به یاد خدا مى‌‌افتد. اگر انسان در برخورد با مظاهر دنیا مراقب حلال و حرام خدا باشد و وظیفه‌‌اى را که خدا در قبال آن برایش معین نموده انجام دهد، این دنیا اغفال کننده و فریب دهنده نخواهد بود. اما اگر در زندگی فقط به ظاهر دنیا توجه کرده و سر گرم لذت‌های مادی شود، بدیهی است که این ظاهر او را از آخرت و هدف خلقت که همان تکامل و سعادت است غافل خواهد نمود.
 

[1]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏1، ص 280، ناصر خسرو، تهران، 1372 ش؛ طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ‏5، ص 435، کتابفروشى مرتضوى، تهران، 1375ش.
[2]. اعراف، 179.
[3]. یونس، 92.
[4]. یونس، 7.
[5]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، النص، ص 287، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1404 ، 1363 ق‏.
[6]. مجادله، 19.
[7]. کهف، 28
[8]. ثقفی، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال، الغارات، محقق، مصحح، حسینی، عبدا لزهراء، ج ‏2، ص 436، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ اول، 1410 ق.‏‏
[9]. روم، 7.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها