جستجوی پیشرفته
بازدید
18322
آخرین بروزرسانی: 1393/08/22
خلاصه پرسش
آیا این روایت صحت دارد که کسب علومی؛ مانند فلسفه و عرفان چون از طریق اهل بیت(ع) سفارش نشده، آموختن آنها جایز نیست؟ آیا ائمه(ع) فرمودند علم و دانش را فقط از ما بیاموزید!؟ آیا آموختن علوم غیر دینی؛ مانند فلسفه و عرفان جایز نیست؟
پرسش
السلام علیکم. غیر از طریق ما اهل بیت(ع) کسب نمودن و به دست آوردن معرفت(علم و دانش) مساوی با انکار ما است.(صحیفة مهدی، ص 334، ح 10). پرسش این است که بر اساس این حدیث، آیا به دست آوردن و مشغول شدن به علومی مثل فلسفه و عرفان، انکار اهل بیت(ع) است؟ زیرا این علوم از بیرون به عالم اسلام ورود پیدا کرده‌اند، و هیچ ربطی و علاقه‌ای به اهل بیت(ع) ندارد؟
پاسخ اجمالی
برای هرچه بهتر روشن شدن موضوع مورد پرسش، یعنی دریافت علم و دانش جز در متکب اهل بیت(ع)، و اثبات این‌که آیا اساساً فلسفه و عرفان، علومی غیر از حوزه دین هستند، ناگزیر باید نکاتی را بررسی نمود.
1. حدیثی که با این متن مشهور شده: «طلب المعارف من غیر طریقنا مساوق لانکارنا»، سند معتبری ندارد و در منابع روایی معتبر موجود نیست.
2. البته روایاتی وجود دارد که اهل بیت(ع) را مرجع منحصر به فرد علمی می‌داند: «قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) یَقُولُ وَ عِنْدَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ یُقَالُ لَهُ عُثْمَانُ الْأَعْمَى وَ هُوَ یَقُولُ إِنَّ الْحَسَنَ الْبَصْرِیَّ یَزْعُمُ أَنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ الْعِلْمَ یُؤْذِی رِیحُ بُطُونِهِمْ أَهْلَ النَّارِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) فَهَلَکَ إِذَنْ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ مَا زَالَ الْعِلْمُ مَکْتُوماً مُنْذُ بَعَثَ اللَّهُ نُوحاً (ع) فَلْیَذْهَبِ الْحَسَنُ یَمِیناً وَ شِمَالًا فَوَ اللَّهِ مَا یُوجَدُ الْعِلْمُ إِلَّا هَاهُنَا»؛[1] راوی می‌گوید امام باقر(ع) می‌فرمود: عثمان اعمی از اهالی بصره از قول حسن بصری نقل می‌کرد که حسن بصری می‌پنداشت کسانی که علم و دانش را کتمان می‌کنند(در انحصار خویش دارند) بوی بد شکم آنها دوزخیان را اذیت می‌کند. امام باقر(ع) فرمود اگر این‌گونه باشد که مؤمن آل فرعون باید هلاک شده باشد؛ چراکه دانش خویش را کتمان می‌کرد تا زمانی که خداوند نوح(ع) را مبعوث نمود. به خدا قسم حسن بصری به هر دری که بزند علم را نمی‌یابد مگر نزد ما.
3. در مقابل روایاتی وجود دارد که مؤمنان و مسلمانان را به دریافت علم و دانش حکمت، به طور خاص و مطلق دانش به طور عام تشویق و ترغیب می‌کند؛ مانند:
3-1. «وَ قَالَ (ع)‏ الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاق»؛‏[2] امام علی(ع) فرمود: حکمت گمشده مؤمن است. حکمت را فرا گیر هر چند از منافقان باشد.
3-2. «خُذِ الْحِکْمَةَ مِمَّنْ أَتَاکَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَالَ»؛[3] حکمت را فرا گیر از هر کسی که باشد، به سخن نگاه کن، نه به گوینده آن.
3-3. «خذ الحکمة أنّى کانت فإنّ الحکمة ضالّة کلّ مؤمن»؛‏[4] حکمت را فرا گیر هر جا که باشد؛ چراکه حکمت گم شده مؤمن است.
3-4. «ضَالَّةُ الْعَاقِلِ الْحِکْمَةُ فَهُوَ أَحَقُّ بِهَا حَیْثُ کَانَت»؛‏[5] حکمت گم شده عاقل است، پس او مستحق‌تر به دریافت آن است هر کجا که باشد.
3-5. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ اطْلُبُوا الْعِلْمَ‏ وَ لَوْ بِالصِّینِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِم‏»؛[6] علم و دانش را جست‌و جو کنید، اگر چه در چین(دروترین نقطه عالم) باشد؛ چراکه دست‌یابی به دانش بر هر مسلمانی واجب است.
این روایات و روایاتی از این دست، به روشنی بیان‌گر آن است که انسان می‌تواند با استفاده از قدرت عقل خود، حکمت و دانش را از هر فردی که سخن حکیمانه‌ای بر زبان می‌آورد، بیاموزد.
4. با توجه به مطالب ارائه شده، در مجموع می‌توان گفت؛ جمع میان این احادیث(احادیثی که می‌گوید مرجع علمی باید ائمه باشند و روایاتی که می‌گوید علم را از هر شخصی می‌توان دریافت نمود) آن است که با در دست‌رس بودن امام معصوم و در اختیار داشتن خزائن و منابع تعالیم ائمه(ع)، به سراغ دیگران رفتن رسم انصاف نیست. به بیان دیگر، منظور روایات نوع اول که می‌گوید علم نزد ائمه موجود است؛ این است که علوم و معارف مربوط به حوزه دین را باید در مکتب ائمه(ع) جست‌وجو کرد، نه در مکاتب کسانی؛ مانند ابو حنیفه، حسن بصری و... و نباید آنان را هم وزن و هم‌سنگ امام معصوم(ع) قرار داد؛ بنابر این مفهوم این روایات این نیست که دریافت دانش‌هایی؛ مانند فلسفه، عرفان و هر علم دیگری که برای رشد و تعالی افراد و جامعه مفید است، از عالمان و دانشمندان ممنوع است.
این برداشت آن‌گاه می‌تواند مورد توجه باشد که علم و دانشی که در آن برهه از زمان در چین وجود داشت -با حضور رسول خدا(ص)- به یقین علم الهی نبود؛ چرا که سرچشمه علم الهی خود پیام آوری وحی است که در مکه و مدینه حضور داشت، آن وقت مردم را سفارش به طلب علم در چین می نمود!
5. این ادعا نیز پذیرفته نیست که علومی؛ مانند فلسفه و عرفان هیچ ارتباطی با اهل بیت نداشته باشند، بلکه برعکس اگر کسی اندک تأملی در تعالیم اهل بیت داشته باشد درخواهد یافت که آن بزرگوران منبع مسائل فلسفی و عرفانی‌ بودند، و تعالیم به یادگار مانده از آنان سرشار از موضوعات دقیق فلسفی و عمیق عرفانی است.
برای مطالعه بیشتر:
عرفان علی (ع) و نهج البلاغه، ۷۱۰۴
عرفان نظری و عملی در نهج البلاغه، ۶۷۰۹
عرفان و اسلام، ۴۱۷۰
عرفان عملی در جهان تشیع، ۱۰۰۸۸
فلسفه و مخالفان، ۲۱۵۱
 

[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏1، ص 51، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صبحی صالح، ص481، هجرت، قم، چاپ اول، 1414 ق.
[3]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح، درایتی، مصطفی، ص ۵۸، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1366ش.
[4]. همان.
[5]. همان، ص 59 .    
[6] طبرسى، على بن حسن‏، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 135، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ دوم، 1385 ق، 1965 م، 1344 ش.‏
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها