لطفا صبرکنید
32211
- اشتراک گذاری
"نجم" به معناى ستاره است، و گاه به معناى گياه بدون ساقه می آید، و در اين آیه(رحمن، 6) به قرينه "شجر" (درخت) منظور معناى دوم يعنى گياه بدون ساقه است.
اساساً اين واژه در اصل به معناى طلوع است، و اگر به گياهان بدون ساقه "نجم" مىگويند؛ بدان جهت است كه از زمين سر بر مى آورند. و اگر به ستاره "نجم" گفته مىشود نيز به دلیل طلوع آن است.
"شجر" به انواع گياهان ساقه دار؛ مانند غلات، درختان ميوه و ... گفته مىشود. بنابر این، و با توجه به کنار هم قرار گرفتن "نجم" و "شجر"، بیشتر مفسران معتقدند که منظور از سجده "نجم" و "شجر"، خضوع و اطاعت اين دو موجود در برابر امر خدا است؛ یعنی به امر او از زمين سر بر مى آورند و به فرمان او رشد و نمو مىكنند.
البته، برخی از مفسران نیز نجم را حمل بر همان معنای اصلی خود کرده اند و می گویند نجم آن است كه در آسمان است و شجر همان درخت است كه در زمين است و آن را مى شناسيم، و شايد هدف از ياد كردن اين دو با هم، بيان دورترين چيزها و نزديک ترين آنها به ما در طبيعت بوده باشد.
در نتیجه: نجم چه به معنای ستاره باشد یا گیاه و نبات، سجده آنها مانند سجده انسان (نهادن پیشانی بر خاک) نیست، بلکه به معنای تسلیم و خضوع در برابر خدای متعال است که تمام موجودات در مقابل او تسلیم اند و تسبیح او می گویند، منتها هرکدام متناسب با زبان خود.
برای روشن شدن معنای آیه و این که منظور از سجده "نجم" و "شجر" چیست! ناگزیر نخست معنای این دو واژه را بررسی می کنیم، آن گاه به سراغ تفسیر آیه می رویم تا دریابیم که منظور از سجده نجم و شجر در قرآن کریم چیست!
نجم: "نجم" چنان که راغب در مفردات می گوید: "أصل النَّجْم، الكوكب الطالع، و جمعه نُجُومٌ، و نَجَمَ، طَلَعَ، ... و منه شُبِّهَ به طلوعُ النّبات،...".[1]
"نجم" در اصل به معناى ستاره است، و گاه به معناى گياه بدون ساقه می آید. اساساً اين واژه در اصل به معناى طلوع است، و اگر به اين گياهان(گیاه بدون ساقه) "نجم" مىگويند؛ بدان جهت است كه از زمين سر بر مى آورند، و اگر به ستاره "نجم" گفته مىشود، نيز به دلیل طلوع آن است. در اين جا(سوره الرحمن) به قرينه "شجر" (درخت) منظور معناى دوم يعنى گياهان بدون ساقه است. به اين ترتيب "نجم" به انواع گياهان كوچك و خزنده؛ مانند بوته كدو، خيار، خربزه و.... می گویند.
شجر: "الشَّجَرُ من النّبات، ما له ساق"،[2] و الشجر: "ما قام على ساق...".[3] شجر به انواع گياهان ساقه دار؛ مانند غلات، درختان و ... گفته مىشود.
بنابر این، اگرچه معنای اصلی نجم همان ستاره است، اما بسیاری از مفسران قرآن با توجه به کنار هم قرار گرفتن "نجم" و "شجر" نجم را به گیاه بدون ساقه (بوته ای) معنا کرده اند.
با این مقدمه و با توجه به روشن شدن معنای این دو واژه (نجم و شجر) به بررسی دیدگاه مفسران در تفسیر این آیه می پردازیم تا روشن شود که منظور از سجده نجوم و درختان چیست.
بیشتر مفسران قرآن، پس از معنای نجم به گیاهان بی ساقه، سجده گیاهان و درختان را اطاعت بی چون و چرا از خداوند متعال می دانند. و این اطاعت، همان پیروی از قوانین تکوین و عدم تخلف و سرپیچی از مداری است که خداوند در عالم تکوین برایشان ترسیم کرده است.
علامه طباطبائی ضمن نقل نظر مشهور مفسران از معنای نجم مى گويد: ... اين معناى خوبى است، آنچه که این نظر را تأیید می کند اين است كه كلمه نجم با شجر جمع شده است، هر چند كه آمدن نام "شمس" و "قمر" در آيه جلوتر، ممکن است باعث این تصور در ذهن شود كه شاید مراد از نجم، ستاره باشد. وی آن گاه می گوید این که آیه شریفه می فرماید: گياه و درخت براى خدا سجده مىكنند، منظور از اين سجده، خضوع و اطاعت اين دو موجود در مقابل امر خدا است كه به امر او از زمين سر بر مىآورند، و به فرمان او رشد و نمو مى كنند... ".[4]
برخی از مفسران نیز نجم را حمل بر همان معنای اصلی خود کرده و می گویند؛ نجم آن است كه در آسمان است(ستاره) و شجر همان درخت است كه در زمين است، و شايد هدف از ياد كردن اين دو با هم، بيان دورترين چيزها و نزديک ترين آنها به ما، در طبيعت بوده باشد، و اينها هر چند در نظر جامد و بى روح به نظر مىرسند، اما اندازهاى از فهم و احساس دارند كه آنان را به عبادت پروردگارشان دعوت مىكند: "وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ"؛[5] و هيچ چيز نيست جز آن كه تسبيح گويد به سپاسگزارى از پروردگارش، ولى شما ستايش و تسبيح آنها را درنمىيابيد.
از آن جا كه سجود دلالت بر منتهاى خضوع و عبوديت دارد، سجود ستاره و درخت در خاضع بودن آنها نسبت به سنت هاى الاهى مربوط به خود آنها تجلّى پيدا مىكند، چه هيچ ستاره ای را نمى بينيم كه از مدار خود انحراف پيدا كند و هيچ درختى را كه ميوه اى جز ميوه خود به بار آورد.[6]
نتیجه: این که نجم چه به معنای ستاره باشد یا گیاه و نبات، سجده آنها مانند سجده انسان (نهادن سر بر خاک) نیست، بلکه به معنای تسلیم و خضوع در برابر خدای متعال است که تمام موجودات در مقابل او تسلیم اند و تسبیح او می گویند، منتها هرکدام متناسب با زبان خود؛ چرا که هر نوعى از موجودات را سجده مخصوص به خودشان است و ما با اين چشم سر نمی توانيم سجده آنها را درک کنیم،[7] چنانچه هر نوعى از موجودات را تسبيح مخصوص به خود است كه ما چگونگى آن را نمی توانیم درک نمایيم به دلیل: "وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ"؛ اما شما ستايش و تسبيح آنها را درنمىيابيد.
برای آگاهی بیشتر در باره این موضوع به تفاسیر قرآن کریم، سوره الرحمن، آیه 6 مراجعه کنید.
[1] راغب اصفهانی، المفردات في غريب القرآن، ج 1، ص 791- 792، واژه "نجم".
[2] همان، ج 1، ص 446، واژه "شجر".
[3] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج 6، 173، واژه "شجر".
[4] طباطبائی، سید محمد حسین، الميزان، ج 19، ص 96، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق.
[5] اسراء، 44.
[6] مترجمان، تفسير هدايت، ج 14، ص 291، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ اول، 1377 ش.
[7] "ماسمیعیم و بصیریم و هشیم *** با شما نامحرمان ما خامشیم"، مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم. ص 387،