جستجوی پیشرفته
بازدید
39466
آخرین بروزرسانی: 1398/11/20
خلاصه پرسش
جایگاه شفاعت در قیامت چگونه است؟
پرسش
جایگاه شفاعت در قیامت چگونه است؟
پاسخ اجمالی

شفاعت به معنای تقویت و نیرو بخشیدن به شخص ضعیف است. و شفیع به کسی گفته می‌شود که نیازمند را کمک کند و او را به حد اعتدال و عدم نیازمندی برساند.

شفاعت در روز قیامت مخصوص خداوند است. و به افراد دیگری نیز این اجازه داده شده است که از دیگران شفاعت کنند. از روایات فراوانی که در این زمینه وارد شده، معلوم می‌شود که شفیعان در روز قیامت فراوان‌اند. از جملۀ آنها انبیای الاهی، علما، شهدا، ملائکه، مؤمنان، اعمال صالح، امامان معصوم و قرآن‌اند.

کسى لیاقت شفاعت شدن را دارد که علاوه بر اذن الاهى، به خدا و پیامبران الاهى و روز رستاخیز و آنچه خدا بر پیامبرانش نازل فرموده، از جمله حقانیت شفاعت، ایمان راستین داشته باشد و این ایمان را تا آخر عمر حفظ کند.

پاسخ تفصیلی

برای روشن شدن پاسخ توجه به چند نکته ضروری است:

  1. معنای شفاعت

شفاعت به معنای تقویت و نیرو بخشیدن به شخص ضعیف است. و شفیع به کسی گفته می‌شود که نیازمند را کمک کند و او را به اعتدال و عدم نیازمندی برساند.[1]

  1. شفاعت کنندگان

الف) شفاعت کنندگان از نظر قرآن

طبق آیات قرآن کریم، شفاعت در روز قیامت مخصوص خداوند است.[2] خداوند به افرادی که بخواهد اذن شفاعت می‌دهد، - همان‌طور که علم غیب مخصوص خداوند است و خداوند آن‌را به رسول خود داده است. -[3] شفاعت هم مخصوص خداوند است و خداوند آن‌را به رسول الله(ص) و کسان دیگری اعطا نموده است.

اقسام شفاعت

شفاعت بر دو قسم است: تکوینى و تشریعى.

شفاعت تکوینى از تمامى اسباب جهانی سر می‌زند، و همه اسباب نزد خدا شفیع هستند؛ چون میان خدا و مسبب خود واسطه‌‏اند.

اما شفاعت تشریعى و قانونی نیز بر دو قسم است:

  1. شفاعتى که در دنیا اثر بگذارد، و باعث آمرزش الاهی، و یا قرب به درگاه او گردد که شفیع و واسطه میان خدا و بنده در این قسم شفاعت، چند طائفه‌‏اند: اوّل؛ توبه کنندگان از گناه،[4] دوم؛ مؤمنان به رسول خدا(ص)،[5] سوم؛ عمل صالح انسان،[6] چهارم؛ قرآن کریم،[7] پنجم؛ هر چیزی که با عمل صالح ارتباطى دارد؛ مانند مسجدها، مکان‌های متبرکه، ایام الله و انبیا،[8] ششم؛ ملائکه،[9] هفتم؛ مؤمنان که براى خود و برادران ایمانى خود، استغفار می‌کنند.[10]
  2. شفیعانی که در روز قیامت شفاعت می‌کنند. از آیات قرآن استفاده می‌شود که شفیعان در روز قیامت فراوان‌اند؛ از جمله انبیای الاهی،[11] علما، شهدا، ملائکه[12]و مؤمنان هستند.

ب) شفاعت کنندگان از نظر روایات

روایات زیادی از طریق شیعه و سنی در این باب وارد شده است که به نمونه‌‌هایی از آنها اشاره می‌شود:

  1. از امام صادق(ع) در مورد شفاعت رسول خدا(ص)در روز قیامت سؤال شد، امام فرمود: در آن‌روز در حالی‌که مردم از شدت عرق نای سخن گفتن ندارند، سراغ حضرت آدم(ع) می‌روند و می‌گویند: برای ما شفاعت کن. حضرت آدم می‌فرماید: من شایستگی این کار را ندارم، نزد نوح(ع) بروید، آنها نزد حضرت نوح می‌روند، نوح هم آنها را ارجاع به پیامبر بعدی می‌دهد، همین‌طور تا می‌رسد به حضرت عیسی(ع)، عیسی(ع) هم آنها را به پیامبر اسلام(ص) ارجاع می‌دهد. پس سراغ پیامبر می‌روند و از او درخواست شفاعت می‌کنند. پیامبر می‌فرماید بیایید برویم، با هم به در بهشت می‌روند و رو به باب الرحمه به سجده می‌افتند، سجده طولانی. این‌جا است که خداوند به پیامبر می‌فرماید سرت را بالا بگیر، شفاعت کن شفاعت می‌شوند؛ درخواست کن عطا می‌شود...".[13]
  2. پیامبر(ص): "هر پیامبری از خدا درخواستی دارد، اما من درخواست خود را برای قیامت ذخیره کرده‌‌ام و آن شفاعت برای امت است".[14]
  3. امام صادق(ع): "هر کس سه چیز را انکار کند، از شیعیان ما نیست: معراج رسول خدا(ص)، سؤال در قبر و شفاعت".[15]
  4. امام باقر(ع): "رسول خدا(ص) اجازه شفاعت امتش را دارد. ما نیز شفاعت شیعیان خود را می‌کنیم و شیعیان‌ ما نیز اهل خودشان را شفاعت می‌کنند"[16].
  5. شرایط شفاعت شوندگان

تربیت دینى اقتضا می‌کند اشخاصى که در بارۀ آنها شفاعت می‌شود معین نباشند، بلکه به صورت مبهم بیان شوند،[17] چنان‌که قرآن کریم نیز اشخاص شفاعت شونده را تعیین نکرده، بلکه اوصاف و ویژگی‌های آنها را بیان نموده، و می‌فرماید: "هر کسى در گروِ اعمال خویش است، مگر اصحاب یمین که در بهشت‌ها قرار دارند و از یکدیگر سراغ مجرمان را گرفته، می‌پرسند؛ چرا دوزخى شدید؟! می‌گویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و به مسکینان طعام نمی‌خوراندیم، و پیوسته با اهل باطل هم‌نشین و هم‌صدا بودیم، و روز قیامت را تکذیب می‌کردیم، تا وقتى که یقین برای مان حاصل شد، در آن هنگام است که دیگر شفاعت شافعان براى آنان سودى ندارد".[18]

این آیه می‌فرماید: اهل دوزخ به دلیل داشتن این چهار صفت؛ یعنى ترک نماز، ترک انفاق در راه خدا، فرو رفتگى در دنیا و تکذیب روز حساب، دوزخى شده‌‏اند. این چهار صفت(رذیله) امورى هستند که ارکان دین را منهدم می‌سازند. بر عکس اقامۀ نماز، انفاق، ترک دنیا و اعتقاد به قیامت، دین خدا را بپا می‌دارند؛ چون دین‌داری عبارت است از اقتدا به هادیانى که خود معصوم و طاهر باشند، و این نمی‌شود، مگر به این‌که از دل‌بندى به زمین و زیورهاى فریبندۀ آن دورى کنند، و به سوى دیدار خدا روى آورند که اگر این دو صفت محقق شود، هم از(هم‌نشینی و هم‌صدای با اهل باطل) اجتناب شده، و هم از(تکذیب یوم الدین).

لازمۀ این دو صفت توجه به سوى خدا و سعى در رفع حوایج جامعه است. به عبارت دیگر، می‌توان از اوّلى به نماز و از دومى به انفاق در راه خدا تعبیر کرد. پس قوام دین از دو جهت علم و عمل به این چهار صفت است. و این چهار صفت بقیۀ ارکان دین را هم در پى دارد؛ چون مثلا کسى که یکتاپرست نیست و یا نبوت را منکر است، ممکن نیست داراى این چهار صفت شود.[19]

نتیجه این‌که کسى لیاقت شفاعت شدن را دارد که دارای شرایط زیر باشد:

  1. ایمان راستین به خدا و انبیا الاهى و روز رستاخیز و آنچه خدا بر پیامبرانش نازل فرموده، داشته باشد؛ چون در آیاتى از قرآن است کـه وقـتـى از کـافران و مشرکان سؤال شود که چرا در دوزخ گرفتار شدید؟ می‌گویند: "فما لنا من شافعین"؛[20] (ما هیچ شفاعت کننده‌ای نداریم). پس کفار قابلیت شفاعت را ندارند. در سورۀ انبیاء آیۀ 28 می‌خوانیم: "پیامبران و ملائکه شفاعت نمی‌کنند، مگر برای کسی که مورد رضایت باشد".[21] و از حضرت رضا(ع) تفسیر این آیه را پرسیدند. امام فرمود: "مقصود پسندیدگی در امر دین است". بنابراین، شفاعت مخصوص افراد گناه‌کار است به شرط آن که در عقیده و دین خود مورد رضایت باشند و معاندان و ناصبان و منکران از آن محروم‌اند.
  2. افرادی که ایمان به حقانیت شفاعت داشته باشند. رسول اکرم(ص) می‌فرماید: "خدا کسى را که ایمان به شفاعت من ندارد، مشمول شفاعت من قرار نمی‌دهد".[22]

3و 4. کسانی که اهل نماز و کمک به فقرا باشند.

چنانچه در سورۀ مدثر[23] علت به دوزخ رفتن مجرمان را، ترک نماز و کمک نکردن به فقرا و تکذیب روز جزا می‌شمارد. حـضـرت صادق(ع ) فرمود: "به شفاعت ما نمی‌رسد هر آن‌کس که نماز را سبک بشمارد".[24]

به هر حال، شفاعت یک موضوع مطلق نیست، بلکه دارای قیود و شرایطی است - هم در بارۀ گناه و جرم، و هم در جهت شفاعت کننده و هم در جهت شفاعت شونده -. کسانی که معتقد به این اصل هستند برای این‌که از این فرصت گرانبها استفاده کنند و مشمول شفاعت قرار گیرند، ناگزیرند که شرایط آن‌را فراهم سازند و از گناهانی نظیر ظلم و شرک و ... که مشمول شفاعت نمی‌شود، دوری کنند و یا رفتار خود را طوری تنظیم کنند که مورد عنایات شفاعت کنندگان قرار گیرند.[25]


[1]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 157، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.

[2]. بقره، 256؛ زمر، 44.

[3]. جن، 27.

[4]. زمر، 54

[5]. حدید، 28.

[6]. مائده، 9.

[7]. مائده، 16.

[8]. نساء، 64.

[9]. مؤمن، 7.

[10]. بقره، 286.

[11]. انبیاء، 28.

[12]. زخرف، 86.

[13]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 25، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.

[14]. شیخ مفید، اختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 37، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.

[15]. "مَنْ أَنْکَرَ ثَلَاثَةَ أَشْیَاءَ فَلَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا الْمِعْرَاجَ وَ الْمُسَاءَلَةَ فِی الْقَبْرِ وَ الشَّفَاعَةَ". شیخ صدوق، امالی، ص 294- 295، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.

[16]. تفسیر القمی،‏ ج 2، ص 202؛ «شفاعت شیعیان امام علی(ع) در حق دیگران»، 108000.

[17]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 159.

[18] ."کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ، إِلَّا أَصْحابَ الْیَمِینِ، فِی جَنَّاتٍ یَتَساءَلُونَ، عَنِ الْمُجْرِمِینَ ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ؟ قالُوا: لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ، وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ، وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ، وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ، حَتَّى أَتانَا الْیَقِینُ، فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِینَ". مدثر، 48- 40.

.[19] المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 169 – 170.

[20]. شعراء، 100.

[21]. "و لایشفعون الا لمن ارتضی".

[22]. "مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِشَفَاعَتِی فَلَا أَنَالَهُ اللَّهُ شَفَاعَتِی". امالی، ص 7.

[23]. مدثر، 48- 40.

[24]. "إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ". امالی، ص 484.

[25]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: نفى مالکیت نفع و ضرر از پیامبر و طلب شفاعت و شفا از ایشان، سؤال 84 (سایت: 2378)؛ «شفاعت و رضاى الاهى»، 124.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها