لطفا صبرکنید
148643
- اشتراک گذاری
اختیارات ولی فقیه در دو محور قابل بررسی است:
1. در ناحیه افرادی که ولی فقیه بر آنان ولایت دارد.
2. در ناحیه اموری که ولیه فقیه شأنیت تصرف در آن امور را دارد.
اگر اختیارات ولی فقیه را محدود به افراد خاصی (مانند دیوانگان،ایتام و ...) ندانسته و تصرفات او را محدود به اموری مانند (قضاوت و فتوا) ندانیم، قائل به ولایت مطلقه فقیه شده ایم در غیر این صورت ولایت مطلقه برای فقیه ثابت نیست.
با ظهور انقلاب اسلامی «اندیشه سیاسی اسلام» کانون توجه متفکران و اندیشمندان داخلی و خارجی قرار گرفت. یکی از اصطلاحات مهم فقهی که نقطه ثقل اندیشه سیاسی اسلامی اسلام واقع شد ولایت فقیه بود. بحث های زیادی درباره معنا، دلائل، وسعت اختیارات و ... آن صورت گرفت. برای درک فرق بین ولایت فقیه با ولایت مطلقه فقیه بیان چند امر ضروری است:
الف. معنای ولایت: ولایت در زبان عربی از ماده «ولِِی» به معنای نزدیکی و قرب است[1] برای لفظ ولایت غیر از این معنا دو معنای: 1. سلطنت و چیرگی 2. رهبری و حکومت ذکر شده است[2].
ب. معنای ولایت فقیه:
همانطور که گفته شد ولایت به معنای والی بودن، مدیر بودن و اجرا کننده است و اگر گفته می شود: «که فقیه ولایت دارد؛ یعنی از سوی شارع مقدس، تبیین قوانین الاهی و اجرای احکام دین و مدیریت جامعه اسلامی در عصر غیبت بر عهده فقیه جامع الشرایط است[3]».
البته عده ای در این معنا مفهوم «آقایی»، «ریاست» و «سلطنت» را ادعا کرده اند که بیانگر چیرگی «ولی» بر «مولی علیه» است. حال آنکه مقصود از آن: «سرپرستی امور «مولی علیه» و اداره شئون او است که نوعی خدمت به «مولی علیه» است»[4].
ج. معنای مطلقه بودن ولایت فقیه:
در فقه؛ ولایت بر عده ای ثابت شده است مانند ولایت پدر و جد پدری بر فرزند کوچک (غیر رشید) یا دیوانه و یا کم عقل[5]، در این موارد امور فرزند (دختر یا پسر) بر عهده پدرش یا جد پدری او است، که پدر و جدی پدری با توجه به مصلحت فرزند امور او را اداره می کنند.
همچنین ولایت وکیل بر موکل تا زمانی که موکل زنده باشد. موارد دیگری نیز ثابت است که در کتاب های فقهی ذکر شده است. پس اصل ولایت بر دیگران از ضروریات فقه اسلام است یکی از این ولایت ها، ولایت فقیه است.
ولی بحث در این است که ولایت فقیه از باب ولایت پدر و جد پدری است یا از نوع ولایت به معنای سرپرستی و اداره شئون جامعه است؟
آن چه مسلم است این است که همه فقیهان در اصل ثبوت ولایت فقیه اتفاق نظر دارند و اختلاف آنها در سعه و ضیق اختیارات ولی فقیه است که اگر اختیارات او را از نوع ولایت به معنای اداره امور جامعه بگیریم به همان معنای ولایت مطلقه می رسیم.
ولایت مطلقه فقیه یک اصطلاح فقهی است که به حوزه اعمال ولایت و کسانی که تحت ولایت قرار دارند نظر دارد و محدودیت در این زمینه را انکار می کند. به عبارت دیگر این اصطلاح بیان می کند که، دامنه ولایت فقیه، محدود به عده خاصی مانند دیوانگان، سفیهان و ... نیست بلکه نسبت به همه افراد و همه احکام و مطلق است. مرحوم امام خمینی (ره) در این باره می فرمود: هر آنچه برای پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) از جهت ولایت و رهبری شان ثابت است، عین همان امور برای فقیه هم ثابت است اما دیگر اختیارات آنها که از این جهت نیست برای فقیه هم ثابت نیست[6].
مرحوم شیخ انصاری در مناصب فقیه جامع الشرایط می گوید:
«مناصب فقیه جامع الشرایط عبارت است از: 1. فتوا 2. حکومت (قضاوت) 3. ولایت تصرف در اموال و انفس»[7] و در ادامه می فرماید: «بله هر امری که مردم در آن به رئیسشان رجوع می کنند، به مقتضای این که فقها اولی الامر هستند، بعید نیست که در این امور قائل به رجوع به فقیه شویم».[8]
بله بعضی از فقهاء این وسعت اختیارات را برای فقیه قبول ندارند و فقط دو منصب فتوا و قضاوت را ثابت می دانند[9].
با این بیان روشن شد که مطلقه بودن ولایت فقیه یک اصطلاح فقهی است که در مقام بیان گستره فعالیت و وظایف ولی فقیه است و مقید به ولایت فقیه بر دیوانگان و ایتام و بی سرپرستان نیست.
یادآوری
عده ای متاسفانه از مفهوم ولایت مطلقه فقیه برداشت نامناسبی کرده اند و آن را هم ردیف «حکومت مطلقه»[10] و یا «آزادی مطلقه فقیه»[11] دانسته اند.
ولی با بیان قبل روشن شد که اولا: منظور از ولایت مطلقه، و مطلق بودن ولایت این است که «فقیه باید همه احکام اسلام را تبیین کند (نه بعضی و در مورد برخی). ثانیاً: در هنگام تزاحم احکام، فقیه جامع الشرایط باید حکم اهم را اجرا کند»[12] و هرگز به این معنا نیست که ولی فقیه بدون در نظر گرفتن مصالح و احکام اسلام می تواند حکمی صادر کند و فرامینی مخالف با این امور صادر نماید.[13]
[1] رازی، عبدالقادر، مختار الصحاح، (صحاح جوهری)، ماده ولی، ص 631، انتشارات الرسالة.
[2] همان؛ معجم الوسیط، ص 1058، انتشارات دارالدعوة.
[3] جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ص 463، انتشارات اسراء.
[4] هادوی تهرانی، مهدی، ولایت و دیانت، ص 65، انتشارات خانه خرد.
[5] نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج 22، ص 322، لوح فشرده جامع فقه اهل بیت(ع).
[6] إمام الخمینی، کتاب البیع، ج 2، ص 664.
[7] نفس المصدر، ص 654.
[8] انصاری، شیخ مرتضی، المکاسب المحرمة، ج 3، ص 545.
[9] همان.
[10] ن ک: خوئی، سید ابوالقاسم، تنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج 1، ص 418، لوح فشرده جامع فقه اهل بیت(ع).
[11] ولایت و دیانت، ص 125،
[12] ولایت فقیه، ص 463، نشر اسراء.
[13] برای آگاهی بیشتر نک: