بلاگ
زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس(ع)
چهارشنبه, 22 خرداد 1392حضرت ابوالفضل العباس(ع) فرزند امام علی(ع) نام مادرش امالبنین است، بر اساس گزارش برخی از تاریخنویسان متأخر، در سال 26 هجری تولد یافت.[1] و در سال 61 هجری در کربلا در سن 34 سالگی به شهادت رسید.[2] با توجه به عمر شریف امام حسین(ع) که 57 سال بوده،[3] اختلاف سنی حضرت عباس با آنحضرت حدود 23 سال بود.
میلاد امام حسین (علیه السلام)
چهارشنبه, 22 خرداد 1392آغازین روزهای ماه «شعبان» است و دلم در اوج لحظه های سبز، با یادت پر می گیرد؛
تا آن سوی پروازهای آبی عشق!
تا آن سوی تبسّم های سپید یاس!
تا سبزترین کوچه، در نگاهِ مشتاق «مدینه»!
تا آبی ترین آستانه احساس!
باز هم کربلا! کربلا! باز هم در اوج لحظه های سبز، با فراوانی یادت همراه می شوم؛ مدینه! و «قنداقه ای» که فرشتگان برای تماشایش، از روح القدس علیه السلام نوبت می گیرند!
مدینه و هیجان توّلد نیمه دوم سیب!
مدینه و تبسّم های تازه شکفته پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم !
مدینه و عشق بازیِ نگاه عاشقانه مولا علیه السلام !
مدینه و آغاز مرثیه ای در چکامه زهرا علیهاالسلام !
مدینه و کوچه هایی که در عطر سیب گم می شوند!
مدینه و...
باز هم کربلا، باز هم تصویر میدان: نیزه و شمشیر و زخمی سختْ جانکاه!
آه! نمی شود بی نام کربلا، یاد از «حسین علیه السلام » کرد.
باز هم ذهن مرا «قنداقه» ای آکنده از عطر سیب، از کربلا به سمت مدینه می برد؛ هنگامی که تمام فرشته ها، برای دیدارش نوبت می گرفتند و آسمان به پاسِ قدمش، کهکشانی از نور، زیر پایش گسترده بود.
تولّدی بسیار شبیه به هم! یکی سبزسبز عروج می کند، دیگری سرخ سرخ!
یکی از آغوش مدینه به معراج می رود، دیگری از آغوش کربلا!
عرش، به تبسّم امام حسین علیه السلام لبخند می گشاید و به گلخند علی اصغر علیه السلام ، تلخ می گرید!
مولا جان، ای زیباترین نام شهادت، ای جاودانه ترین داغ کربلایی!
خوش آمدی، که اگر نمی آمدی، عاشق شدن معنایی نداشت!
فدای دقایق شیرین تبسّمت که آکنده از عطر سیب بود.
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
یکشنبه, 29 ارديبهشت 1392دوره حیات امام موسی بن جعفر علیه السلام عصر سیاهی و تباهی بود و به سبب اوج گرفتن حاکمیت عباسیان، جامعه اسلامی به شدت از معیارهای الهی تهی شده بود. امام در عصری می زیست که خلفا و فرمانروایانی که باید الگوی تقوا باشند و در راه دین و تعالی جامعه دینی بکوشند، در فساد «هزار و یک شب» بغداد غرق شده و به بزرگترین عامل سیاهی و تباهی جامعه تبدیل شده بودند.
در این عصر که به عصر هارونی معروف است. همه تبهکاریها به نام دین انجام می گرفت و خلیفه در ظاهر مدعی حمایت از دین و رهبری جامعه دینی بود ولی رفتار او و اطرافیانش نه تنها هیچ تناسبی با معیارهای دینی نداشت بلکه دقیقاً با دستورات و ارزشهای دین در تضاد بود. گرچه رفتار هارون و اطرافیانش مغایر با اصول تعالیم دین بود ولی او توانست بخش بزرگی از جامعه را بفریبد و خود را جانشین رسول خدا معرفی نماید. گروهی نیز با تهدید و تطمیع تسلیم شده بودند و مخالفتی نمی کردند. در این اوضاع و احوال. فقط کسانی که در روشنایی نور ولایت امام کاظم علیه السلام قرار داشتند، توانسته بودند در راه مستقیم دین گام بردارند و از هر نوع انحرافی مصون بمانند.
قرآن و منزلت زن
یکشنبه, 29 ارديبهشت 1392قبل از پرداختن به اصل مسئله، یعنی قوامیت مردان بر زنان، از نگاه قرآن بیان نکاتی چند برای روشن شدن جایگاه و منزلت زن در دین اسلام ضروری به نظر میرسد.
1. زن به عنوان نیمی از جمعیت دنیا و عضوی فعال در کانون بزرگ جامعه انسانی، همچنین یکی از دو رکن پدید آورنده بنیان خانواده، در طول تاریخ داوریهای گوناگونی را نسبت به خود دیده است. نگاهی گذرا به تاریخ نشان میدهد که زن در بیشتر جوامع از نوعی محرومیت رنج برده است. هرچند در فرهنگها و جوامع مختلف، در طول تاریخ این تمایز و اختلاف شدت و ضعف متفاوتی داشته است، ولی استمرار و فراگیری آن غیر قابل انکار است. زنده به گور کردن دختران در جاهلیت عرب، کشته شدن زنان به دست مردان در جامعۀ سومری و یا فروش آنان برای ادای دین،[1] نمونهای از ظلمهای بیحد و حصر نسبت به زنان است. جفاهایی که در طول قرون و اعصار تا به امروز نسبت به زنان رفته و میرود، چه از ناحیۀ آنانی که معتقد به مرد سالاری و خدایگانی مرد در خانه بودهاند و چه از ناحیه، جریانهای تند و رادیکال که به آزادی مطلق زن میاندیشند، بیان آنها در توان این مختصر نیست، بلکه این نوشته به طور خیلی خلاصه و تنها از باب نمونه در صدد تبیین جایگاه و تجدید حیات زن در اسلام و احقاق حقوق آنان توسط مکتب حیات بخش اسلام است.
خداوند پوشاننده عیبهای بندگان
پنج شنبه, 29 فروردين 1392تعالیم و آموزههای دینی به ما میگوید که خداوند «ستار العیوب» است؛ یعنی عیبهای بندگان را میپوشاند و مخفی نگه میدارد. منظور از عیبها در اینجا گناهان و خطاهایی است که از بندگان سرمیزند. نکتۀ جالب و قابل دقت این است که این صفت خداوند به صیغه «مبالغه» بیان شده است؛ یعنی بسیار پوشاننده؛ یعنی فراتر از آنچه را که برای ما قابل تصور است. این صفت از ویژگیهای خداوندی است که نسبت به بندگانش بسیار مهربان و بخشنده میباشد؛ رحمتش بر همه چیز و همه کس گسترده است؛ لذا اگر گناهی را بخشید نه تنها آنرا میپوشاند و منتشر نمیکند، بلکه حتی آنرا به روی خود بنده نیز نمیآورد تا وی در مقابل عظمت و بزرگیاش شرمنده شود.
نقش آب در بهداشت و پاکیزگی از نگاه قرآن
شنبه, 17 فروردين 1392یکی از نعمتهای خدای متعال برموجودات هستی، آب است که حیات زمین و موجودات به آن وابسته است و آب نهرها، چشمهها، رودخانهها و ... همگی از آب باران است. بنابراین، منبع تمام آبها قابل شرب در روی زمین اعم از چشمه ها، چاه ها، نهرها و ... آب باران است؛ به همین جهت است که کمبود نزولات آسمانی، کاستی این آبها و در نتیجه خشک سالی و ... را در پی دارد. این سخن گهر بار پیامبر اکرم (ص) که میفرماید: « لیس ماء فی الارض الا و قد خالطه ماء السماء»؛ هیچ آبی در زمین نیست، مگر آنکه آمیزهای از آب باران دارد،۱ به همین مسئله اشاره دارد.
حکومت اسلامی به رنگ جمهوریت
یکشنبه, 11 فروردين 1392از مجموع آنچه در متون و منابع معتبر دینی در باب دولت و حکومت آمده است، چنین برمیآید که اسلام بر شکل خاصی از ساختار نظام سیاسی با جزئیات مشخص اصرار ندارد، بلکه چارچوب کلی و کلانی را معرفی کرده که آن چارچوب در درون خود تغییرات، پیشرفتها و اشکال متعدّد و متنوعی را پذیرا میشود. اسلام نه به طور کلی مردم را به حال خود رها کرده که هر چه خواستند انجام دهند و نه شکل بسته و محدودی را برای حکومت معرفی میکند که فقط در شرایط زمانی و مکانی محدودی قابل اجرا باشد. از آن چارچوب کلی و کلانی را که اسلام برای حکومت معرفی کرده به «حکومت و نظام اسلامی» تعبیر میشود.
نظر مراجع عظام تقلید در مورد چهارشنبهسوری و مراسم آن
دوشنبه, 28 اسفند 13911. آتشبازی و استفاده از مواد محترقه و ساخت و خرید و فروش آن، به خودی خود حرام نیست مگر اینکه؛ «موجب اذیّت و آزار دیگران باشد و یا تبذیر و اسراف مال محسوب شود و یا خلاف قانون و مقرّرات نظام جمهورى اسلامى باشد، که در اینصورت جایز نیست».[1]
2. اما درباره حکم شرعی این بازیها در روز چهارشنبه پایانی سال که به «چهارشنبهسوری» معروف شده است، باید گفت:
ما و یکی از ادیان ایرانی
شنبه, 14 بهمن 1391از مذاهب دوره ساسانی که قلمروی وسیعی داشته، دین مانی است. این دین بر اثر مبارزه ادیان دیگر(زرتشتیت، مسیحیت، اسلام...) با آن؛ قرنها است که از میان رفته و تنها اثراتی از آن در دیگر ادیان باقی مانده است.[1]
مانی از پدر و مادری اشکانی و با نژادی کاملا ایرانی،[2] در بابل در سال 216 (و به قولی 215)[3] میلادی متولد شد.[4]نام پدر او پاتیگ بوده که در همدان زندگی میکرد و از آنجا که همواره در جستوجوی حقیقت بود، آنجا را به مقصد بابل که سرزمین افکار و عقائد مذهبی بود، ترک کرد.[5]